وبلاگی برای تمام عاشقا اول از همه عشق خودم سعید

اینم به افتخار عشق خودم

در ادامه مطلب

 

از آن روزی که سربازی به پا شد-ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد

بسوزد آن که سر بازی به پا کرد-تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت22:21توسط ...... | |

توی این روزهای دلتنگی

دارم هر لحظه میبارم

دوتا عاشق که مبینم

سریع چشمانم رو می بندم

 

بعضی وقتا دلتنگ کسی میشی

که اگه بفهمه

خودش از نبودنش خجالت میکشه

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت11:32توسط ...... | |

دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست / گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل / تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست

baroun


کمی گیجم کمی منگم، عجیب است / پریده بی جهت رنگم، عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش / برایت باز دلتنگم، عجیب است


همیشه دلتنگ کسی باش که فرصت دلتنگی بهت نده


وقتی  دلتنگ میشوم  تو را در میان اشکهایم می بینم ولی اشکهایم را پاک می کنم تا کسی تو را نبیند ………

وقتی کسی بهت گفت:

نمیتونم بی تو زندگی کنم

یعنی به نبودنت فکر کرده .....


 


دلت که گرفته باشد ترانه که هیچ!

با صدای دستفروش دوره گردم گریه میکنی ...

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت11:9توسط ...... | |

میدونستی که اشک گاهی از لبخند با ارزشتره؟ چون لبخندو به هر کسی میتونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی میریزی که نمیخوای از دستش بدی

عشقم چشمانم همیشه خیس انتظار توست

زندگی کردم با یادت / آرزو کردم با خیالت /اشک ها ریختم با یادت /دل ها

بستم به نگاهت /عاشق شدم با کلامت /یادها کردم از خاطراتت و در نهایت

 مردم درفراقت ......

دلتنگ با تو بودنم

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت11:5توسط ...... | |

 

تو چه میدانـے از دل تنـگمــ !

 

گاهـے به خداونـ ـد التماس میڪـــنم خواب آمدنت را ببینم

 

می فهمـے ؟!؟

 

خواب آمدنت را

 

وقتـے دلتنگ صدایت میشوم

 

حتـے به گوشیم التماس میڪنم !

 

براـے دوباره شنیدלּ صدایتــــ ـــ

خدا که جاـے خود دارد

اشک هایم. بغض ها و ناله هایم را به امواج دریا می سپارم تا به هر کجا که

رفتی بدانی که دیوانه ای  در انتظار تو  هر روز جانش را فدا می کند .

 

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:35توسط ...... | |

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:56توسط ...... | |

مرا دلسنگ خطاب نکن!!
دل من سنگ نبود !
دل من تنگت بود
اما وقتی،
دل تو تنگ یکی دیگر شد
دل من هم سنگ شد
 
یه پسرایی هستن که . . .

صدای خنده هاشون تو خیابون میپیچه

شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک

ابروهاشون فابریک خودشونه

همونایی که نه لکسوز دارن 

نه کمـری...

اما مـرام دارن

چشمشون همه جا کار نمی کنه

و دنبال موی بلوند و چشم آبی نیست

پسرایی که موزیکـ های خارجی رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن

پُــــز نمیـــــــدن

پاتوق شون مهمونی و شیشه و انواع مشروبی جات نیست

آره رفیـق . . .

اونایی که تکیه کلامشون معرفته

بی ریا، با خدا، مهـربون و با مسئولیتن

آدم میتــونه بهشون تکیه کنی

کنارشـون آرامش داری

کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست

و آدم ها رو مثل هـم نمی بینن

این جور پسرا خیلی مـردن

خیلی تکن، خیلی خاصن ...

خیلی شوخن و جنگولکـ بازی در میـارن

ولی احساس شون قویه

آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکنه . . . 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:24توسط ...... | |

اجازه هست؟

مي آيي...

در"وا"ميشود

ميروي....

دربسته ميشود....

ميبيني!!!

حتي "در" هم وابسته ميشود.

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:42توسط ...... | |

معلمم به خط فاصله می گفت خط تیره، خوب می دانست فاصله ها چه به روزگار آدمها می آورد!

 

 

 

 

سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتى تو نیستى
هیچکس نیست دلم را گرم کند!

 

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:32توسط ...... | |

شبــهایم پــُــر شــده از خواب هایی کـه در بیــداری انتظارش را دارم

می دانــی بیا بنشین اینجــا تا برایت کمــی دَردُ دل کنم ...

از تو چــه پنهان ، شبهــا در خواب ، رخت ِ عروســی را به تن دارم

کـه دامادش تــویـــی!

خوشحال کننــده است نــه ؟

اما همیشــه رخت ِ عروســی ، خبــر از مــرگ بوده !!!

نکنـــد نیاییُ من اینجــا از غصه دلتنگــی ِ نیامدنت بمیـــرم ؟!!!
تو تعبیـــر ِ خواب بلــدی دلکــــم ؟
بیــا تعبیـــر کن کـه تا تو فاصلــه ایی نمــانده!

بیــا و دلخــوشیم را برایم به باور تبدیل کن!

 

 

 

 

یک نصیحت: مواظب خودت باش! یک خواهش: اصلاً عوض نشو! یک آرزو: فراموشم نکن! یک دروغ: تورو دوست ‏ندارم!!، یک حقیقت: دلم برات تنگ شده

 

دلم از دوریت پاره شد

.

.

.

حالا دوختمش تنگ شد

 

چقدر اینروزا چاق شدی، می دونی از کجا فهمیدم! چون هر روز  دلم داره برات تنگ تر میشه

 

 

 

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:23توسط ...... | |

عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن و از بین همه دلتنگ یک نفر شدن .

 

داشتم اشک هایم را روی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل می کردم ، خاطرم آمد شاید دلتنگ خنده هایم باشی
ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود …

 

ادکنک دلتنگی هام پر شده از هوای تو … اگه نیای می ترکه .. خونش می افته پای تو

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:14توسط ...... | |

دلتنگى"
حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش رامیکند


دقایقی در زندگی هستندکه دلت برای کسی
آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی
بغلش کنی. «گابریل گارسیا»

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:6توسط ...... | |

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم

 

لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد ؟

دلتنگی معنی ندارد ...

درد دارد

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:58توسط ...... | |

یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم ؟

 

زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد....


به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:49توسط ...... | |

دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد


کسی چه میداند که امروز چند بار فرو ریختم ، از دیدن کسی که تنها لباسش شبیه تو بود .


با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی !

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:46توسط ...... | |

چيزيم نيست 

فقط

راستش رو بخواي

دلم

برا باهم بودن هاي يواشکيمون لک زده


 

 

عشــــق یعنی حـــــتي اگه …

بدونی نمیخوادت!!

بدوني نميشه!!

اما نتونی ترکش کنی

نه خودشو…

نه فکرشو…


 

هرچند تنهايي رو دوست ندارم ،

اما دوست دارم تو قلب تو تنهاي تنها باشم !

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:31توسط ...... | |

کـوتـاه مـي گـم دوسـت دارم اما


از دوست داشـتـنـت کـوتـاه نـمـيام . . .


 

باورم نمي شه

نباشي‌,نيايي,نموني,بری

يا اگر میری

دیگه برنگردی

میدونم عشقم اینکارو باهام نمیکنی


 

دل بستن مثل يه قصه است

با يکي بود شروع ميشه

و با يکي نبود تموم

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:25توسط ...... | |

داستان های زیبای جدید

 

 پيرمردي صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با يک ماشين تصادف کرد

 

 

و آسيب ديد عابراني که ردمي

 

 

شدند به سرعت او را به اولين درمانگاه رساندند . .

 

پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان کردند.
 
 
سپس به او گفتند: "بايد ازت عکسبرداري بشه تا مطمئن بشيم
 
 
جائي از بدنت آسيب ديدگي يا شکستگي نداشته باشه "
 
 
پيرمرد غمگين شد، گفت خيلي عجله دارد و نيازي به عکسبرداري نيست .
 
 
پرستاران از او دليل عجله اش را پرسيدند :
 
 
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است.
 
 
هر روز صبح من به آنجا مي روم و صبحانه را با او مي خورم.
 
 
امروز به حد كافي دير شده نمي خواهم تاخير من بيشتر شود !
 
 
يكي از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر مي دهيم تا منتظرت نماند .
 
 
پيرمرد با اندوه ! گفت : خيلي متأسفم. او آلزايمر دارد .
 
 
چيزي را متوجه نخواهد شد ! او حتي مرا هم نمي شناسد !
 
 
پرستار با حيرت گفت: وقتي که نمي داند شما چه کسي هستيد،
 
 
چرا هر روز صبح براي صرف صبحانه پيش او مي رويد؟
 
 

پيرمرد با صدايي گرفته ، به آرامي گفت: اما من که مي دانم او چه کسي است

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:12توسط ...... | |

به نام خدایی که اشک را افرید تا چشم تنها نباشد

یه روز تو این دنیای عجیب چشمامو باز کردم کاش اینطور نمی شد:

خورشید غروب کرده شب شده می خوام بخوابم ولی چرا بی خواب شدم؟؟؟؟حالا فهمیدم گشنمه.

دلم شیر میخواد.حالا که سیر شدم خیلی خوشحالم حالا میتونم بخوابم

امشب دوباره بی خواب شدم ولی دیگه گشنم نیست.چرا نمیتونم بخابم؟؟؟؟

فهمیدم از ذوق و هیجانیه که دارم.امروز برای اولین بار تونستم روی پای خودم بایستم وقدم هامو حس کنم از خوابیدن خسته شده بودم.

تو این زمان ارزوم این بود که مثل بقیه بتونم راه برم الان خیلی خوشحالم

امشب باز بیخواب شدم اخ امروزم ذوق داشتم برای اولینبار گفتم مامان ارزوم بود بجای گریه بتونم حرف دلمو بزنم

حالا میتونم خیلی خوشحالم

امشب دوباره بیخواب شدم اخه امروز برای اولینبار رفتم مدرسه.ارزوم این بود درس بخونم موفق بشم

امشب دوباره بی خواب شدم اخه امروز مدرک فارغ التحصیلیمو با نمره های عالی گرفتم

باز به ارزوم رسیدم خیلی خوشحالم حس می کنم تو بازی زندگی موفق شدم

امشب دوباره بی خواب شدم.چرا خوابم نمیبره؟؟؟؟؟

فکر کنم عاشق شدم

این خوشحالی از همه د خوشحالی های گذشتم بهتره

خیلی خوشحالم (عشق)بهترین اتفاق زندگیم بود

یه بار دیگه تو عمرم به ارزوم رسیدم

امشب دوباره بی خواب شدم نمیدونم چرا؟؟؟؟هرچی فکر میکنم دلیلشو نمیفهمم؟؟

یهوخودمو خیس بارون جلوی یه در دیدم.

حالا فهمیدم فقط اینو نمیتونم بفهمم که چرا اینکارو باهام کرد؟؟؟چرا؟؟؟؟

چراترکم کرد ؟؟بهترین اتفاق زندگیم تبدیل به کابوس زندگیم شد

اخرین ارزوم تموم ارزوهامو برباد داد

ولی حالا ته دلم با چشمای خیس براش خوشحالم

امشب که کارت عروسیش تو دستمه .برای او ارزوی خوشبختی کردم .با این وجود باز خوشحالم که تولیست مهمونای عروسیش یاد من بود

باز خوشحالم

باز بی خواب شدم امشب فهمیدم که دیگه نمی تونم مثل گذشته حرف دلمو بزنم .

باز فقط میتونم گریه کنم یا دیگه نمیتونم روی پای خودم بایستم.دیگه تو زندگی موفق و خوشحال نیستم

چرا پس دوباره بیخواب شدم؟؟؟فهمیدم شاید ارزوی خوشبختی کردن کافی نیست باید فراموشش کنم

ولی دیگه اینو نمیتونم این دردم دوایی نداره

امشب خالصانه از خدا خواستم کمکم کنه تا بخوابم

خدام کمکم کرد تو عمرم انقد راحت نخوابیده بودم .خیلی خوشحالم

صدای چیه...؟؟؟؟یکی داره حرف میزنه.....چی داره میگه...؟؟؟؟؟؟؟

{کاش زودتر میفهمدم .باور کن نمی خواستم اینطور بشه.کاش نمی رفتی؟؟؟؟؟}

با این حرف دوباره خواب از چشمانم پرید.

کاش میتونستم زیر این همه خروال خاک داد بزنم بگم عشق من دوست دارم

ولی باز از او تنها برای من یه شاخه گل رز سفید رو قبرم باقی ماندو او رفت ومن ماندمو این بی خوابیهایم

از چیزی نترسید حرفتونو به عشقتون بگید نزارید دیر شه نزارید پشیمونی براتون بمونه.

منبع=دلنوشته خودم

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:,ساعت12:30توسط ...... | |

 

تو این لحظه چیکار می کنین؟؟؟؟؟

 

ميدوني چقدر عذابه بي تو بودن و صبوري ،

 

 از کنارم بگذري اما بدونم يک دنيا دوري

 

تورو با تموم خوبی و بدی

تورو با هرچی که هستی دوست دارم

توی لحظه های بیداری و خواب

توی هوشیاری و مستی دوست دارم

حتی وقتی میگی دوستم نداری

تورو با یه دنیا غصه دوست دارم

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت19:9توسط ...... | |

                                      

اگه همه آدمهای دنیا کنارت باشن

 

 


همیشه دلتنگ کسی میشی

 

 

که نمیتونی کنارش باشی … !!!

گاهي بــه خـــاطـرش ،

مـــونـدن رو تـحـمــل کن !

 رفتن از دست همـــه برمياد ...

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:سعیدم دوستت دارم,ساعت19:2توسط ...... | |

سخته کـســی تنــهات بـــــذاره

کـــه بـه جــرم بــا اون بــودن

همــه تنهات گـــــذاشتـه باشن

خیلی دوووووووست دارم عشقم.

روزهاي سختي رو ميگذرونم !

 

 

وقتي که نيستي همه چيز تنگ ميشه !

 

 

نفسم دنيام  دلم

درد يعني:

آدم از اووووووووون همه آرزوي بچگي فقط بزرگ بشه …

همين!

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:54توسط ...... | |

 

نگردید دنبال حسی در یک آدم خاص
بگردید دنبال آدمی با یک حس خاص

 

در قرن ما تعریف عشق گره خوردن “تن ها “ست نه پیوند قلبها

+نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,ساعت17:47توسط ...... | |

کل دنیارو هم اگه داشته باشی بعضی وقتا دلت میخواد برا یه لحظم که شده همه دنیای یه نفر باشی

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:5توسط ...... | |

 

مثل من تنها بودی مثل من همسفر غمها بودی

مثل من در انتظاریاری باوفا بودی در ارزوی عشقی بی ریاح بودی

حالا من دیگر تنها نیستموتوهمان یار با وفای منی

تو نیط دیگر تنها نیستی و تمام هستی من هستی

اگه با دلت کسیو دوست داشتی جدی نگیر چون کار دل دوست داشتنه مثل کار چشم که دیدنه اما اگه کسیو با عقلت دوست داشتی بدون داری چیزیو تجربه میکنی که اسمش عشقه

 

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:1توسط ...... | |

 

 

ما بخار شيشه ايم نازمون كني اشكمون درمياد چه برسه فراموشمون كنی


اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم و یا از روی خودخواهی فقط خود را پسندیدم اگر از دست من در خلوت خود گریه كردی اگر بد كردم و هرگز به روی خود نیاوردی اگر زخمی كشیدی تو گاهی از زبان من اگر رنجیده خاطر گشتی از لحن بیان من... گناهم را ببخش .... حلالم کن و بعد دعایم کن


 

بخاطر تمام مواقع ای که ناخاسته رنجوندمت همینجا میگم سعیدم منو ببخش



مدام گفتی خیالت تخت من وفادارم؛ و من چه ساده لوحانه خیالم را تختی کردم برای عشق
بازی تو با دیگری


کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت....... دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت


چشماتو واسه زندگی میخوام دلتو واسه عاشقی. صداتو واسه شادابی دستاتو واسه نوازش.
پاهاتو واسه همراهی عطرتو واسه مستی. و خودتو واسه خود خود خود خودم


خداوندا رفیقم را تو یاری کن پناهش باش و درحقش توکاری کن، الهی هرچه میخواهد نصیبش
کن ، خدایا بر لبش لبخند جاری کن

 

به یاد هم بودن قشنگ ترین هدیه ایست که نیاز به با هم بودن نداره

 

 


 

 

 


رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم هیچ ساعتی مثل ساعتهايي كه با هم بوديم قشنگ نبود

 

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت15:36توسط ...... | |

 

عشق نگهداری میخواد  شبها بیداری میخواد

وقتی تنگه دل یار    از تو دلداری میخواد

بگذار دیوانه صدایم کنند!بگذار بگویند مجنون!

فرقی نمی کند!

من تمام هویت خود را

از زمانی که اسمم را دیگر صدا نزدی
از یاد برده ام!

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت15:30توسط ...... | |

 سعیدم در خیالم با خیالت بی خیال عالمم


از من به شما نصیحت:

 

کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه
بیشتر از همه تنهاست
اون رو تنها نذارید
چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره ...

هر کسی را میتوانستم دوست داشته باشم اگر دوست داشتن را از تو شروع نمی کردم

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت15:5توسط ...... | |

اینبار «اعتراااااف» نمیکنم؛ «افتخااااار» میکنم به داشتن فرشته ای چون تو سعیدم

 

دلم بهانه ات را می گیرد ...   چقدر امروز حس می کنم نبودنت را ...
صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم :    " جانم؟ .... مرا صدا کردی؟! "

 

شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم

و تو...

آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......


+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:52توسط ...... | |

بیاییم  نزاریم عشق هیچوقت از یاد بره نزاریم که عشق فراموش بشه سعیدم همیشه عاشقت میمونم

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:44توسط ...... | |

همیشه باید کسی باشد..
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد

 

.باید کسی باشد … …
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد …

 

.کسی باشد که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد به توجهش احتیاج داری

 

.بفهمد که درد داری که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است

.بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
برایِ بوسیدنش برایِ یک آغوشِ گرم تنگ شده است..!

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت14:19توسط ...... | |


گاهی حرف نزدن

از نداشتن ِ حرف نیست

از داشتن حرفِ زیاد است !

پس وقتی می بینی سکوت کردم صحبت نکنی سنگین تری!

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:29توسط ...... | |

چقدر خوبه که بدونی یکی یه جایی داره

یه آهنگی رو فقط به یاد تو گوش می ده

هر لحظه و هر ساعت به یادتم سعید

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت9:27توسط ...... | |

ز خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….

+نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:,ساعت1:2توسط ...... | |

تَرس از هیـــچْ چیز نَدارمــــ وَقتی یَقـــین

دارمـــ بیشتَر از مَن کَســی دوستتْ نَخواهَـد داشت

 

ﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ "ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ" ﻭ "ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ" از
ﻓﺮﺍﯾﻨﺪ "ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ" ﻫﺴﺘﻨﺪ!
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﻢ "ﺑﯿﻘﺮﺍﺭﯾﻬﺎﯾﻤﺎﻥ" ﻣﺎ را ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ
ﮐﺴﯽ ﺑﺒﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ او "ﺁﯾﻨﺪﻩ ای" ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ

 

پسرک ارضا شد از رابطه ها....درست وقتی که دخترک باردار بود از خاطره ها.........

 

+نوشته شده در یک شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:53توسط ...... | |

احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دوستت داره،
 احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دلش برات تنگ شده
 اما قشنگترین احساس وقتیه که بدونی یکی هرگز تورو فراموش نمیکنه!

 

برایم دعا کن!
اجابتش مهم نیست
نیاز به آرامشی است
که بدانم تو به یاد منی

سکوت سرد فاصله ها تنم را می لرزاند......به یاد روزهایی که بودنت را نفهمیدم




+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:47توسط ...... | |

اونی که واقعا دوست داشته بـاشه .شاید اذیتت کنه..
ولی هیچ وقت عذابت نـمیده..
شاید چند روزی هم حالتو نپرسه ..
ولی همه حـواسش پـیشِ تـوئه..
شاید بـاهات قـهر کنه ..
ولی هیچ وقت راحت ازت دل نمی کنه !!!

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:42توسط ...... | |

دیشب با خدا دعوایم شد ......

با هم قهر کردیم .....فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد......


­ رفتم گوشه ای نشستم .... چند قطره اشک ریختم..... و خوابم برد


صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت...


نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد ....!!

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:37توسط ...... | |

یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر...

همین که دستت رو آروم بگیره.....
یه فشار کوچیک بده.....

این یعنی من هستم تا آخرش.....
همین کافیه....!



+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:34توسط ...... | |

وقتی در اتاقم تنها صدای...تیک‌تاک ساعت را می‌شنوم...

و سکوت را...آن‌وقت است که می‌فهمم...

این تو نیستی...خیال توست...!

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:29توسط ...... | |

خدایا التماست می کنم

همه دنیایت ارزانیِ دیگران ! ولی ...

    آنکه دنیایِ من است مالِ دیـگری نباشد...

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت23:22توسط ...... | |

 

می ترسم از اینكه روزی یك جایی من و تو

خیلی دور از هم شب و روز در آغوش یك غریبه

بی قرار هم باشیم ...

و بعد از هر بار هم آغوشی به یاد آغوش هم بیصدا گریه كنیم !

سعیدم بدون عشقت و اغوش گرمت من هیچم
 

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت22:53توسط ...... | |

 


 

       خسته ام از این مواظب خودت باش ها !

                    تو اگر نگران من بودینمیرفتی اگر میماندی

                        با یک نگاه ، با یک نفس مواظبم بودی

                          پس نگران من نباش برو . . . !

 

 

 


 

 


 

 


 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:42توسط ...... | |

بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند

چون من که آفریده ام از عشق جهانی برای تو

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:39توسط ...... | |

دلم که تنگ میشود نظر به ماه میکنم

به تو که فکر میکنم حواس پرت میشوم

 شبانه روز یکسره من اشتباه میکنم

 بهانه گیر و عاصی از خود و زمانه میشوم

 تمام عمر خویش را فقط گناه میکنم

 گرفته تیغ را به دست و مسخ مرگ میشوم

 و خون سرخ خویش را خودم مباح میکنم

 دریغ سهم من فقط درون چاه بودن است

 ولی درون چاه هم تو را نگاه میکنم

 هزار گونه وسوسه سیاه میکند مرا

 

 

 

 بدون هیچ واهمه فقط گناه میکنم

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:34توسط ...... | |

ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﮐﻨﻢ ؟
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺁﺏ ﮐﻨﻢ ؟
یک ﻗﻄﻌﻪ ﯼ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﻔﺮﺳﺖ
ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ،
ﻗﺎﺏ ﮐﻨﻢ

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت18:31توسط ...... | |


 

مادوتا توي مهلمون باهم اشناشديم

من بدون خداحافظ اون نمي تونستم بخوابم

من اونوخيلي دوسش داشتم وهنوز هم دارم

دوستت دارم سعیدم

 

 

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت11:44توسط ...... | |

 

چقدر با تو این زندگی شیرینه،تو وقتی نیستی دلم میگیره . . .

من به عشق تو گرفتارم،چقدر خوبه این حسی که به تو دارم

به خدا من بی حضورت،بی وجودت هیچم . . .

اگه یه روز اسمتو به زبون نیارم بی اغراق دیوونه میشم

 

+نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,ساعت10:19توسط ...... | |